گوپی و دمشمشیری من با این که تو زایشگاه بودن به محض اینکه بچه خراج میشد سریع بر میگشت و اگه بچه پایین نرفته بود میخوردش.خلاصه من سر زایمان دمشمیریم پدرم دراومد.
واسه من که اصلا غذا نمیخوره وقتی تو زایشگاه باشه.😂 بچه ماهیای منم که تازه به دنیا اومدن اینقدر فرزن مثل موشک از پایین زایشگا میان بالا دوباره میرن پایین😅😅 من سر زایمان دمشمشیریم دو ساعت مجبور شدم وایسم ،یعنی هم باید حواسم بود بچه میکنه نخوره ، هم بچه ها بالا نیان که ماده بخوره،هم آنجل هام از زیر زایشگاه به بچه ها نوک نزنند که بمیرن.از زیر انجل هام به بچه ها نوک میزدند و بچه ها مثل موشک چهارتایی میان بالا منم تند تند باید با نی میگرفتم و مینداختم تو اون یکی زایشگاه.یعنی پدرم درومد دیگه😅😄😓😖😂🎂
گوپی و دمشمشیری من با این که تو زایشگاه بودن به محض اینکه بچه خراج میشد سریع بر میگشت و اگه بچه پایین نرفته بود میخوردش.خلاصه من سر زایمان دمشمیریم پدرم دراومد.
↓من این موقع تا جاداره به ماهی غذا میدم بچه ماهیای من انقدر فرزن که با تور نمیتونم بگیرمشون همون ثانیه اول فرار میکنند
↓واسه من که اصلا غذا نمیخوره وقتی تو زایشگاه باشه.😂
↓بچه ماهیای منم که تازه به دنیا اومدن اینقدر فرزن مثل موشک از پایین زایشگا میان بالا دوباره میرن پایین😅😅
من سر زایمان دمشمشیریم دو ساعت مجبور شدم وایسم ،یعنی هم باید حواسم بود بچه میکنه نخوره ، هم بچه ها بالا نیان که ماده بخوره،هم آنجل هام از زیر زایشگاه به بچه ها نوک نزنند که بمیرن.از زیر انجل هام به بچه ها نوک میزدند و بچه ها مثل موشک چهارتایی میان بالا منم تند تند باید با نی میگرفتم و مینداختم تو اون یکی زایشگاه.یعنی پدرم درومد دیگه😅😄😓😖😂🎂